عرصه سیمرغ

مشق عشق می نویسم

عرصه سیمرغ

مشق عشق می نویسم

درود دوستان عزیزم
به کلبه کوچک من خوش امدید
🌿🌿🌿🌿
چای دم داده ام
باچند پر بهارنارنج
🌾🌾🌾🌾
که خودم انها را ازباغ احساسم چیده ام
بیایید همین جاکنار اتش درون کلبه من بنشینید
بوی بهارنارنج این چای مست کننده است
یک فنجان چای تقدیم به شما
بفرمایید نوش جان

پربیننده ترین مطالب

۱۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

  یادت باشه سالی یک بار 

حداقل 

سالی یکبار

تعارف ها رو بزاری کنار و قبل از سرزدن به خونه کسی ، یک خونه رو سربزنی 

کجا؟ 

اونجا جایی نیست جز

خونه خودت، 

من، 

اونجا یک کرسی گذاشته 

کنار پنجره

و

چشمش خشک شده 

و سالهاست منتظره 

که

از در بیای تو و بغلش کنی و بهش بگی سلام من 

امسال قبل ازهرکسی اومدم خونه تو عید دیدنی،  

گیس های من سفید شده و گاهی باگوشه چارقد گل گلیش اشکهاش رو پاک می کنه 

عصای فکرش رو هم قایم کرده تونبینی و فکر کنی چقدر پیرشده 

من میگم 

امسال بهش سربزن 

نکنه دیرکنی و من بمیره 

عیدت مبارک 

  • الهام کیان آرا

  در کلبه ته جنگل روی صندلی اش پیچ و تاب می خورد 

و هیزم های خشک را دراتش می انداخت 

سکوت در سکوت 

غوغا در غوغا 

تمام وجودش بردوشش سنگینی می کرد 

همه دنیایش بر سرش آوار شده بود 

جستجو می کرد 

جستجو می کرد 

درلابه لای روزنامه های مچاله شده، 

در وجود 

کتابخانه غبار گرفته خالی ازکتاب، 

در کنار گلدان ها و درخت هایی که همیشه می خواست پیش انها 

و خودش باشد 

و آن موزاییک های حوض همسایه که عصرها  

انها را میشست چون گمان می کرد

با آب  پر رنگ تر و خوشرنگ تر می شوند 

و در قلب تپنده آن بلبل که

باتیرکمان کودکی اش داشت جان میداد 

او داشت جستجو می کرد  

در پستو

در هیزم 

در اتش 

در همه جا 

  • الهام کیان آرا

کاغذهای پرخط وغلط زندگی ات را مچاله کن و به دور بینداز 

 بگذار کاغذهای بی لک، 

 بیایند تا نقطه ای بگذاری و ازسطری نو آغازش کنی زندگی را 

 ورق های بی خط سفید به دلت اضافه کن 

 برای کلاس نقاشی روزگار ،، 

همکلاسی جدید 

قلم های نتراشیده 

جوهرهای تازه 

و اماده شدن برای درس های نو 

گاهی می شود حول حالناها راجهشی هم خواند 

تا احسن ترین احوال 

آری 

اول مهراست تحویل سال 

  • الهام کیان آرا

در مسیری بودم و

 به جاده نگاه می کردم،

خیلی چیزها را دیدم

مثل 

خانه هایی که نقطه امن ادم هاست ،

ادم هایی که هرکدامشان پرهستند ازهزاران

کتاب قصه و رمان و داستان غم

انگیز و شاد، درکتابخانه های 

به تاراج رفته درونشان 

که

هرگزگشوده نخواهد شد و 

نخوانده درنقاط تاریک

تاریخ شناخت ادم ها دفن خواهد شد، 

تا ابد

و 

درخت هایی که قصه گوی

 داستان های شیرین جاده ها 

هستند ،

و 

حیوانات و بیابان ساکت ولی

پرغوغا 

که هم درآن گم می شوی و هم پیدا

یک آن تنهایی ادم ها یادم آمد درذهن 

بازیگوشم 

و 

به شکستگی قلب ادم هایی که درظاهر 

شاید شبیه هیولایی باشند

ناامن و غیرقابل اعتماد

و درباطن بسیار تنها و غمگین و ساده و آسیب

پذیر

  • الهام کیان آرا

 و مرد عجیب موجود دوست داشتنی ای است 

وقتی به خانه می آید و

چه غم انگیز است عدم وجود مرد درمحیط گرم خانواده  

زمانی که برای امرار معاش مثل شیر غران دراجتماع حاضراست 

حقا که لیاقت چند تشت گلاب  رادارد که درآن پاهای مبارکش را موقع خستگی بگذارد 

و خستگی و کوفتگی را درتشت بتکاند  و جانی تازه کند 

می گویند گلاب هم برای رفع خستگی خوب است و این مرد مظلوم 

که همه دردهای زندگی را متحمل می شود بسیار به ان نیازمند است 

  • الهام کیان آرا

هروقت شب راحت تونستی

سرت رو بزاری روی بالش و 

سریع خوابت ببره 

معنیش اینه که همه چیز روبه راهه

هرموقع بی دلیل خواستی

فقط بخندی و برقصی و شاد باشی 

یعنی یکی برات چنین آرزویی کرده 

هروقت دیدی فقط داری شانس میاری 

بدون خدااومده کنارت و اسمش شده شانست 

ولی تو خبرنداری 

اما اما اما 

هروقت چهار ستون بدنت لرزید و تب کردی 

هر موقع که تو زندگیت  فقط سیاهی دیدی و 

سیاهی و سیاهی 

فکر کن 

نکنه قلب یک پروانه رو یک جایی تو زندگیت لرزونده باشی 

نکنه دونه یک مورچه ای رو ازدهنش انداخته باشی 

نکنه 

نکنه بیراهه رفته باشی 

  • الهام کیان آرا

 من عید میرم برای یک ماه اب و غذا تهیه می کنم 

همین که شیپور سال تحویل رو زدند میرم تو خونه زنگ و موبایل و همه اینها رو خاموش می کنم تایک ماه خواب بهاری اختیار می کنم 

قبلش هم به همه میگم رفتم هاوایی 

بعد از تعطیلات 

بافوتوشاپ عکس خودم رو توچندتا منظره هاوایی درست می کنم 

میزارم اینستاگرام

اینطوری میگم

من در هاوایی الان یهویی 

توصیه می کنم امتحان کنید ضرر نمی کنید 

  • الهام کیان آرا

 یک تعداد دوست دارم که مثل سمباده هستند 

این دوستان برای زمانی هستند که 

به در و دیوار زندگی خوردم و

نیاز به صاف شدن دارم

یک تعداد مثل پتک هستند 

چندتا تلنگر ریز اما در

حد و هیبت یک پتک به من می زنند 

یک تعدادشون کمکم می کنند 

تاتکه های خودم رو جمع کنم و 

تبدیل بشم به یک ادم 

همه دوستانم رو دوست دارم 

خدا من رو براشون حفظ کنه 

  • الهام کیان آرا

دلم گرفته خدایا،

  زهرچه بوده و هست 

که روزگارغریبیست

و مردمان همه مست 

نگویمت به عیان شرح درد های دلم 

بیانشین به برم تا نهان بگویمت ،دربست 

  • الهام کیان آرا

او همیشه هوایت را دارد 

وقتی دنبال خودکار و کاغذ می گردی 

وقتی تلفن های مهم را فراموش کردی 

جایی که می خواهی چیزهایی راثبت کنی که دیگر تکرار نمی شوند 

جایی که همدم میخواهی درتنهایی

هنگامی که میخواهی بازی کنی 

هنگامی که میخواهی غذابخوری 

وحتی وقتی می خواهی دوش بگیری یا بخوابی یاازدنیا بروی 

آری همیشه اوست که هوایت را دارد 

واوست که بعد از خدا ، جای همسر وفرزند و خانواده را برایت پرکرده است 

عجب وضعی داریم هنوز نشناختی این موجود کیست؟  ای بابا 

دوست من، گوشی ات را می گویم یار و یاور همیشگی ات 

لطفا قدرش رابدان که اگر نباشد 

تمام کسانی که الزایمر گرفته اند معرفی خواهند شد 

  • الهام کیان آرا