و بامن حرف نمی زند
مدادم دنبال خریدن میز و ایینه ارایش است
که با آ ن خط چشمش را صاف بکشد
آن طرف تر
دفترم از من طلاق می خواهد به خاطر تمام شدن ژل مویش
و از همه بدتر
نوشته هایم قاضی شده اند
کاسه ای داغ تر از آش با شش وجب روغن برآن
احساسم را بردم سرخیابان بفروشم
تمام شد
قبل از فروخته شدن
حال من مانده ام
و
حوضم
تو بگو رفیق
که
مهریه عند المطالبه دفترم را چه کنم؟
- ۱ نظر
- ۰۲ اسفند ۹۷ ، ۱۸:۱۰